هفته 31
سلام فرشته من خوبی دخترم؟مامانی این هفته خیلی سخت گذشت آخه چند روز قبل که از خواب پاشدم دیدم خونریزی دارم نمیدونی چقد ترسیدمو گریه کردم.میدونی که من چقد دوست دارم میترسیدم واست اتفاقی افتاده باشه.زنگ زدم بابایی اومدو با مامانجون رفتیم بیمارستان بعداز کلی بررسی های وحشتناک گفتن چیزی نیستو برای اطمینان برم سونو.خلاصه عصر دوباره با بابایی و مامانجون رفتیم سونو که خداروشکر همه چی خوب بود ولی منو بابایی حسابی ترسیدیم.دختر قشنگم خواهش میکنم چند هفته دیگه ام صبر کن بعد بیا پیشمون.دوست دارم عزیزم.خدایا ازت ممنونم که دخترم سالمه.خدایا ازت ممنونم که منو لایق مادر شدن دونستی.خدایا این حس قشنگو نصیب همه کسایی که آرزوشو دارن بکن.
نویسنده :
منو باباش
12:10